سلام
امروز برای من یه روز استثنایی بود
چون به اهدافی که می خواستم رسیدم
که البته جای شکر داره
و من به قدری خوشحالم که حد و حساب نداره
و از امروز شما در این سایت منتظر  دیدن پدیده ها باشید
 

بابا عجب بد بختیه
 اصلا آدم قاطی میکنه
به قران اصلا عشق عاشقی یادم رفت
دیروز رفته بودم ملاقات یکی از مصیبت زده ها .یه پسر ۸ ساله بود  می گفت همه خونوادش مردن . موقع زلزله اون خونه خالش بوده
یه جورایی مثل اینکه هنوز نفهمیده بود چه بلایی سرش اومده بود. اصلا انگار تو کما بود.
بهش گفتم یعنی خالتینا زنده اند گفت نمیدونم .حتی ازشون خبر ندارم
تمام سر و کلش دستش  داغون بود
باید میدیدی.
ولی خداوکیلی اگه تونستید یه سر به اونا که تو بیمارستانن بزنید ضرر نداره
بعدشم کاش این دولت بی عرضه ما لا اقل یه وبلاگ می ساخت و اسم زنده های بم رو توی اون می اورد.

مرگ خدا

می دونی من پاکی رو عشق رو ،روزی در چشمان دختری دیدم و روزها و روزها با این عشق زندگی کردم ولی افسوس و صد افسوس که نه تنها اون بلکه روزگار هم بی وفا بود .
دلم می خواد از خدا بپرسم آخه چرا .پیغمبرت عشق رو از هر عبادت بالاتر میدونه ولی خودت عشق رو به باد هلاکت میگیری.
به نظر من خدا هم میمیرد
خدا در چشم من عاشق کشی کرد خدا دیگر برایم خدا نیست